عکاس خدامی

چاپ شده در خبرنامه بازیگر شماره:

 اي كه دستت مي‌رسد كاري بكن          پيش از آن كز تو نيايد هيچ كار

آيا شده است كه گاهي بينديشيم فلسفه‌ي «حضور» و موجوديت «اداره كل هنرهاي نمايشي» ـ كه روزگاري مركز هنرهاي نمايشي بوده است ـ چيست؟ هيچ شده است آيا كه مسير ورود به اتاق مديريت نمايش، از همان پاسگاه نگاهباني حريم پياده‌رو تا مدخل و طبقات عاليات را به دقت زير نظر بگيريم تا ببينيم چه نيروها و چه كساني و چه امكانات و تجهيزاتي در اين مسير به كار گرفته شده‌اند تا شاكله‌ي كاري بس مهم به نام «مديريت تئاتر» معنا و واقعيت پيدا كند؟

در مسير ياد شده مي‌توان كارمندان و كاركناني بالغ بر دويست نفر يا بيشتر ديد: نگهبان، دربان، آبدارچي، ماشين نويس، منشي، راننده، رئيس دفتر، معاون، مشاور، حسابدار و ...

در مسير ياد شده مي‌توان زمين، ساختمان، تجهيزات اداري، رايانه، تلفن، فكس، ‌دوربين، تلويزيون، قلم، كاغذ، دستگا‌ه‌هاي چاپگر، روابط عمومي آرشيو، انتشارات، تالارهاي نمايشي، رؤساي تالارها، كارگاه‌ها، كاركنان و رؤساي كارگاه‌ها، ابر، باد، مه، خورشيد و فلك را ديد كه همه در كارند تا نمايشي برصحنه برود؛ به ديگر سخن يعني اين كه ما پديدآورندگان نمايش، بر صحنه رويم.

حال، كه مسير را به دقت ديديم، به اتاق مديريت مي رسيم. او كسي است كه تا ديروز در كسوت حرفه ما، يا روي صحنه مي‌رفته يا نمايشي را بر صحنه مي‌برده است (يا مي‌برد). آيا او در آن چه بر صحنه مي‌برده است، يا مي‌برد، از برقراري عدالت سخن نمي‌گفته و دفاع نمي‌كرده است؟ مگر همو در دانشكده، به خاطر پاسخ صريح به همين گونه پرسش‌ها نمره‌ي قبولي نگرفته است؟‌آيا اكنون كه در مقام مديريت تئاتر قرار گرفته است، نمي‌بايد نگران نمره قبولي براي كسوت اجرايي خويش باشد؟ آيا نبايد با گشاده‌رويي مطالبات بر حق ما را ادا كند؟ آيا نبايد نگران سرنوشت پنجاه نفر از كاركنان خود در انجمن نمايش باشد؟ آيا نبايد هر چه زودتر قرارداد تيپ را از سايه به روشنايي درآورد؟ آيا نبايد همان طور كه شفاهي قول مي‌دهد، عمل نيز بكند؟ ما نگران نمره قبولي شمائيم.